پیشینه کوچرو سنگسری بودن احمد نادعلیان و تاثیرات آن بر آثار هنری زیست محیطی او

اجداد من کوچرو و سنگسری بودند. اگرچه تعداد چادر های آنها بسیار کم شده است. اما آنها هنوز در کوهستانهای اطراف روستای پلور  زندگی می کنند.    من در دوردان کودکی و نوجوانی تابستان ها برای کمک به پدر بزرگم در ییلاق زندگی می کردم.   انگیزه بازگشت به طبیعت و  بر پا کردن چادر ریشه در زندگی اجداد سنگسری من داشت که در چادر زندگی می کردند.

دوست داشتم ماهی های ایرانی من در قلمرو همه فرهنگ ها شنا کنند.  دوست داشتم بوم نقاشی من با بومی که در آن زندگی می کنم یکی شود.

در طول زمان و عرض جغرافیایی که زندگی می کنیم بد نیست به چند سئوال پاسخ دهیم. در کجا ریشه داریم؟ از کجا می دانیم؟
من سعی کردم قصه های فراموش شده را دوباره یاد آور شوم. از سال 1375 زمانی که پس از اتمام تحصیل در مقطع دکترا از انگلستان به ایران بازگشتم و به همراه خانواده زندگی چادر نشینی در سرزمین اجدادی را آغاز کردم.  نمی دانم چه چیزی مرا فرا می خواند. فقط خوب می دانم پرتاب شدن به آینده آسان است. پذیرای هر دستاوردی هستم اما پیوند با گذشته و ریشه ها ما را به ساحتی رهنمون خواهد ساخت که همدلی و هم زبانی جاری بوده است.
آموزه هایی که راه بر من نشان داد محدود به تجربه های قومی نیست. اما اندیشه و ریشه و نمونه های نخستین در قلمرو هنر جایگاه والایی دارند.  همواره تاکید داشته ام که محیط گرایی در هنر من ریشه در نحوه زندگی اجداد کوچ روی من دارد.
اراده رفتن به طبیعت و زندگی چادر نشینی در سالهای اولی که در پلور زندگی می کردم پنج سال طول کشید می تواند ریشه در سنگسری بودن اجداد من داشته که چادر نشین بودند و در دوران کودکی من نیز چادرنشینی را تجربه کردم.
همیشه در سفر بودن و ییلاق فشلاق پلور به هرمز نیز ریشه در کوچگر بودن اجداد من داشته. نکته ای که جالب است زمانی که با نسل پیشین صحبت می کنم آنها با همه طبیعت منطقه البرز خاطره دارند. کوه ها چشمه ها و رود ها را می شناسند. کویر مرکزی ایران را نیز به خوبی می شناسند.
کهن الگو و نمونه های نخستین ماهی هایی که حالا در رودخانه سن پاریس ، تایمز لندن، راک کراک واشینگتن،   لی جیانگ چین ، ولگای روسیه، راین آلمان، دانوب صربستان و اقیانوس های جهان پنهان شده اند در جویبارهای ییلاق های اجداد کوچ رو من متولد شدند.

 

فهرست